۲۵/ خرداد /۱۴۰۴

سگ‌گردانی؛ از بی‌قانونی شهری تا بحران امنیت روانی

سگ‌گردانی؛ از بی‌قانونی شهری تا بحران امنیت روانی
رها بودن سگ‌ها در معابر، نبود نظارت و سکوت در برابر نارضایتی عمومی، سگ‌گردانی را از یک انتخاب شخصی به معضلی اجتماعی تبدیل کرده است.
نویسنده : محمدامین علامه

به گزارش خبرگزاری آنا، در اغلب کشورهای توسعه‌یافته، نگهداری از حیوانات خانگی، به‌ویژه سگ، در چارچوب مشخصی از قوانین و فرهنگ شهری تعریف شده است. این کشورها، با وجود حمایت گسترده از حیوانات، خطوط مشخصی میان «حقوق حیوان» و «حقوق شهروند» ترسیم کرده‌اند. اما در ایران، فقدان اجرای دقیق قوانین، نادیده‌گرفتن مسئولیت اجتماعی و ترویج روایت‌های انحرافی در فضای مجازی باعث شده سگ‌گردانی – پدیده‌ای در ظاهر ساده – به یکی از مناقشات جدی در حوزه نظم شهری و سلامت روان جامعه تبدیل شود.

در آلمان، قلاده زدن به سگ در مکان‌های عمومی اجباری است و برای نژادهای خاص استفاده از پوزه‌بند نیز الزامی‌ست. سگ‌ها باید ثبت قانونی شده باشند و صاحب آن‌ها موظف به پرداخت مالیات سالانه است. در فرانسه، ورود سگ به برخی اماکن مانند مدارس، مراکز خرید و پارک‌های کودک ممنوع است. در ژاپن، ساعات مجاز برای سگ‌گردانی در برخی محله‌ها محدود شده تا آسایش عمومی به‌هم نخورد. در همه این کشورها، صاحبان موظف‌اند مدفوع حیوان را جمع‌آوری کنند و در صورت تخلف با جریمه‌های سنگین مواجه می‌شوند. آنچه در این الگوها دیده می‌شود، تعادلی است بین آزادی فردی و احترام به فضای جمعی.

اما در ایران، وضعیتی مبهم و آسیب‌زا حاکم است. گرچه ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها شهرداری‌ها را موظف به جمع‌آوری حیوانات ولگرد کرده و قوانین ناظر بر مزاحمت برای عموم در قانون مجازات اسلامی وجود دارد، اما اجرای این قوانین به دلایل مختلف، از جمله کم‌کاری دستگاه‌ها و فشار جریان‌های احساس‌محور، تقریباً متوقف شده است. در نتیجه، نه حقوق حیوانات آن‌گونه که باید رعایت می‌شود، نه حقوق شهروندان.

پیامد این بی‌عملی، تلخ و دردناک است. موارد متعددی از حمله سگ‌های ولگرد یا حتی سگ‌های خانگی رهاشده به مردم گزارش شده است. در یکی از این موارد، کودک ۷ ساله‌ای در پاکدشت بر اثر حمله سگ‌های ولگرد جان باخت. در شیراز، زنی با جراحت شدید راهی بیمارستان شد. در تهرانپارس، دو کودک قربانی بی‌مبالاتی صاحب‌سگ‌هایی شدند که بدون قلاده در معابر رها شده بودند. این رویدادها نه استثنا بلکه نشانه‌هایی روشن از بحران مزمن در مدیریت شهری‌اند.

در چنین شرایطی، برخی مسئولان شهری نیز نسبت به عمق بحران هشدار داده‌اند. پرویز سروری، نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران، در گفت‌وگویی با خبرگزاری آنا با اشاره به گسترش ممنوعیت سگ‌گردانی در برخی شهرها، اظهار کرد: از نخستین افرادی بودم که نسبت به آشفتگی ناشی از رها بودن سگ‌ها در سطح شهر تهران هشدار دادم. اکنون بسیار خوشحال هستم که این موج در حال رسیدن به تهران است. او با اشاره به نارضایتی گسترده شهروندان گفت: خانواده‌ها نمی‌توانند با آرامش در فضاهای عمومی تردد کنند. سگ‌هایی که گاه بدون قلاده در کنار صاحبان خود حرکت می‌کنند، نه‌تنها خطر بالقوه‌ای برای مردم ایجاد می‌کنند، بلکه موجب ناامنی روانی نیز شده‌اند.

با وجود این واقعیت‌های عینی، برخی چهره‌های رسانه‌ای و حقوقی، ممنوعیت سگ‌گردانی را «غیرقانونی» می‌دانند. یکی از این افراد در توییتی نوشت: «اعلام ممنوعیت سگ‌گردانی جرم نیست، چون قانون صریحی برای آن وجود ندارد. این برخوردها مشکوک و غیرمدبرانه‌اند.» این برداشت سطحی، عمداً یا سهواً نهادهای اجرایی را متهم می‌کند که برای حفظ امنیت شهروندان اقدامی خلاف قانون انجام داده‌اند؛ در حالی‌که طبق اصول حقوق عمومی، نهادهای محلی مجازند در چارچوب مصالح عمومی، محدودیت‌هایی برای حفظ سلامت، امنیت و نظم اجتماعی وضع کنند. نبود نص قانونی صریح، به معنای نفی صلاحیت شورای تأمین، شهرداری و دیگر نهادها در مدیریت شهری نیست.

سگ‌گردانی؛ از بی‌قانونی شهری تا بحران امنیت روانی

از سوی دیگر، بسیاری از سگ‌هایی که در سطح شهر توسط صاحبان خود گردانده می‌شوند، نه تنها بدون قلاده هستند، بلکه در وضعیت بهداشتی مناسبی نیز قرار ندارند. عدم رعایت بهداشت حیوان، نبود واکسیناسیون، ناقل بودن به انگل‌ها یا بیماری‌های پوستی، و رها بودن در فضاهای سبز، خود تهدیدی جدی برای سلامت عمومی است. افزون بر آن، در بسیاری از مجتمع‌های مسکونی، صاحبان سگ بدون رعایت حقوق همسایگان، حیوان را در راهروها یا فضای مشاع رها می‌کنند، صدای پارس مداوم، آلودگی محیط و مدفوع در حیاط‌ها هم به مشکلی تکرارشونده بدل شده است.

بنابراین، مسئله اصلی در موضوع سگ‌گردانی، مخالفت با حیوان‌دوستی نیست. مسئله، فقدان قانون‌گرایی، بی‌توجهی به نظم اجتماعی، و تحمیل سلیقه شخصی بر فضای عمومی است. در حالی‌که در جهان پیشرفته، حقوق حیوانات با حقوق انسان‌ها در تعادل است، در ایران هنوز عده‌ای می‌کوشند احساسات را جایگزین قانون کنند.

زمان آن رسیده است که قانون‌گذاری دقیق، آموزش فرهنگ نگهداری، ساماندهی سگ‌های ولگرد و کنترل بهداشتی حیوانات خانگی در دستور کار قرار گیرد. هم به احترام انسان، هم به کرامت حیوان.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب